پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
درد ثانیه ها
نوشته شده در شنبه 8 آذر 1393
بازدید : 101
نویسنده : melika

در حضور واژه های بی نفس 

صدای تیک تیک ساعت را گوش کن 

شاید مرهم درد ثانیه ها را پیدا کنی


:: موضوعات مرتبط: دلنوشته , جملات کوتاه اما زیبا , متفرقه , ,
:: برچسب‌ها: جملات کوتاه , من و او , غمگینم , دلنوشته , دالان پاییزی ,



حکایت من
نوشته شده در جمعه 7 آذر 1393
بازدید : 140
نویسنده : melika

حکايت من…

حکايت کسي بود که عاشق دريا بود اما قايقي نداشت

دلباخته سفر بود اما همسفـر نداشت

حکايت کسي بود که زجر کشيد اما ضجه نزد

زخم داشت اما نناليـد

گريه کرد اما اشک نريخت

حکايت من حکايت کسي بود که

پر از فرياد بود اما سکوت کرد تا همه ي صداها را بشنود...


:: موضوعات مرتبط: شعر , شعر های عاشقانه , شعر هایی از شاعران دیگر , ,
:: برچسب‌ها: دلنوشته , دالان پاییزی , غگینم , من و او , دلنوشته , شعر های زیبا ,



بدون شرح...
نوشته شده در جمعه 23 آبان 1393
بازدید : 94
نویسنده : melika

 

.................................................

.................................................

 

منبع:http://samfonizendegi.blogfa.com/category/24


:: موضوعات مرتبط: عکس هایی که حرف میزنند! , ,
:: برچسب‌ها: دالان بهشت , دالان پاییز , غمگینم , دلنوشته , من و او , ,



دلنوشته ....
نوشته شده در جمعه 23 آبان 1393
بازدید : 81
نویسنده : melika

:

این روزها تکلیفم نه باخودم روشن است نه بادیگران و شاید فقط کمی دلواپسم ... یاحتی نگران ....ویا حتی حسی دارم که نامش را نه خودم میدانم و نه دیگران
پشت به پنجره ی سکوت روبه دفتر تنهایی ایستاده ام و با اندوه به سیل عظیم خاطارت تلخ شیرینم مینگرم و این روزهای آخریست که دارم آرزو می کنم کاش
نفس بکشم ...
امید داشته باشم ...
و زنده بمانم...
قهوه در فنجان سیاهم یخ کرده و داغش راهم دوست ندارم چه برسد به سرد شده اش! می خواهم آن راروی میز قهوه ای رنگ اتاق تاریک و سوت و کورم بگذارم اما ... نه توان این کار را دارم و نه حتی حوصله اش را!!!
تمام خانه را غبار گرفته و من ان را از پشت مهی غلیظ می نگرم و سکوتش برای این روزهای من نه تنها مرگ آور و کشنده نیست که جذاب هم هست....
این روزها حتی دیگر حوصله ی آن گنجشک ریز سفید راهم ندارم ... نمی دانم از نوکش خوشش آمده یا طرفدار من شده است که مدام آن نوک ریز و کوچک را به شیشه می کوبد و شاید هم می خواهر مراعصبی کند و عجیب در این کار موفق است جوجه ی این روزهای من...

Melika......bh


:: موضوعات مرتبط: متن , دلنوشته , متفرقه , ,
:: برچسب‌ها: دالان بهشت , دالان پاییز , غمگینم , دلنوشته , من و او , ,



دالان پاییزی...
نوشته شده در 1 فروردين 1388
بازدید : 79
نویسنده : melika

 

نه بهار با هیچ اردیبهشتی...........                   

نه تابستان با هیچ شهریوری...........
نه زمستان با هیچ اسفندی...........
اندازه ی پاییز به مذاق خیابانها خوش نیامد,,,,,,,
پاییز" مهری داشت که به دل هر خیابان مینشست..............

با این که بار ها زیر پای پیاده ها شکست....


:: موضوعات مرتبط: متن , دلنوشته , جملات کوتاه اما زیبا , متفرقه , ,
:: برچسب‌ها: دالان بهشت , دالان پاییز , غمگینم , دلنوشته , من و او , ,



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد